نویسنده: دکتر سید محمدرضا احمدی طباطبایی




 
یکی از حوزه های مهم و قابل توجه در بررسی اندیشه و آموزه های سیاسی در ایران (قبل و بعد از اسلام) حوزه ی سیاست نامه نویسی یا اندرزنامه نویسی یا اندیشه های سلوکی است. سیاست نامه ها یا اندرزنامه ها غالباً توسط افرادی به رشته ی تحریردرآمده اند که یا مستقیقماًَ در اداره ی امور حکومتی دخالت داشتند مانند سیاست نامه ی خواجه نظام الملک و یا با نزدیک بودن به امراء و سلاطین، در حوزه ی سیاست عملی دستی داشته اند. نویسندگان این آثار علی الاصول نظریه پرداز سیاسی نبوده و با تفکر فلسفی در حوزه ی سیاست نیز چندان آشنا و مأنوس نبوده اند. سیاست نامه نویسان سعی می کردند با تکیه بر تجارت شخصی در سیاست و استناد به شواهد تاریخی و همچنین با توجه به نقاط ضعف و قوت پادشاهان گذشته، راه و رسم تثبیت قدرت سیاسی را به پادشاه نشان دهند و وی را از خطرهائی که مهلک و یا مفسد حکومت است آگاه سازند. لذا در سیاست نامه ها و اندرزنامه ها، حفظ قدرت سیاسی و صیانت از آن و طرد عوامل خطرساز، گفتمان غالب و دارای اصالت است. ویژگی عمده ی این حوزه از تفکر سیاسی در ایران، تأثیرپذیری آن از سیاست و حکومت در ایران باستان و عملکرد ملوک ایران زمین در ایران قبل از اسلام است.(1) البته پس از ورود اسلام به ایران، سیاست نامه نویسان مسلمان سعی کرده اند آموزه های خود را با لعاب دین نیز زینت بخشند و در مواردی از آیات قرآن و سیره پیامبر (صلی الله علیه وآله) و روایات اسلامی بهره جستند اما چون در سیاست نامه ها، هدف غائی درواقع حفظ قدرت و تحکیم آن است، تمام امور دیگر از جمله اخلاق و دین تاحد زیادی تحت الشعاع این نگرش قرار می گیرد. سیاست نامه ها توسط وزیران و دبیران کارآزموده به زبان فارسی نوشته و یا ترجمه شده اند و به عنوان بخش قابل توجهی از فرهنگ سیاسی ایران قابل تأمل و مطالعه هستند. شیوه تحلیل و طرح امور مختلف در سیاست نامه ها با اندیشه های حکیمانه فیلسوفان و آموزه های فقهی فقهاء اختلاف عمده دارد. فیلسوفان اهل تفکر هستند و فقهاء نیز با استناد به قرآن و سنت در پی کشف احکام شرع در موضوعهای مختلف می باشند اما سیاست نامه نویسان به تأمل در امور مربوط به کشورداری پرداخته و برای حفظ قدرت سیاسی و تثبیت آن رهنمود می دهند و با این آموزه ها و گفتمان ها، فن حکومت کردن و کشورداری را به سلاطین می آموختند، چگونگی وادار نمودن مردم به اطاعت و جلوگیری از شورش آنان، یکی از محورهای مهم در این کتب و آثار است.
همچنانکه گفته شد سیاست نامه نویسی و گفته های حکمت آموز و عبرت آموز در باب قدرت سیاسی، ریشه در تاریخ ایران باستان دارد. در ایران باستان، حکومت پادشاهی و شاهنشاهی سازمان یافته با تشکیلات منظم و عریض و طویل، تنها الگوی حکومت و قدرت سیاسی بوده است. تا آنجا که آثار به جامانده در تاریخ گواهی می دهد، تمدن گسترده ی ایران قبل از اسلام به ویژه در دوران هخامنشی از تشکیلات سترگ و دیوانسالاری منحصر به فرد در آن روزگار برخوردار بوده است. در امپراطوری ایران علی القاعده آثار مهمی درباره ی کشورداری و زمامداری وجود داشته است. متأسفانه آثار باقیمانده از آن دوران در حوزه سیاست و کشورداری نادر است. البته از معدود آثار به جا مانده و ارجاعات و مآخذ آن آثار و برخی از مکتوبات دیگر می توان دریافت که تمدن ایران باستان در این حوزه غنی و کارآمد بوده است. گفته های حکمت آموز بزرگمهر، نامه تنسر به پادشاه طبرستان که توسط ابن مقفع از پهلوی به عربی ترجمه گردید.(2) مینوی خرد(3) (مربوط به قوانین مدنی) جاودان خرد (در باب حکمت عملی و سیاست) و کارنامه ی اردشیر بابکان(4) از جمله آثار قابل توجه در آن دوران است. مهمترین آثار به جامانده از جمله آثار فوق الذکر مربوط به دوران ساسانیان است. البته پرداختن به این موضوع خود نیازمند پژوهشی مستقل است.
سنت سیاست نامه نویسی در ایران، پس از ورود اسلام هم تداوم می یابد. لازم به ذکر است که همه کتب رسالاتی که در این حوزه به رشته ی تحریر درآمده است مربوط به دوره ی حکومتهای ایرانی و دوره ی تسلط ترکان (ایرانی شده) بر کشور ایران است. علت این امر را باید در تفاوت حکومتهای ایرانی و ترک با انواع حکمرانی خلفاء در دوره ی استیلای آنان دانست. سلاطین ایرانی و ترکان ایرانی شده ماوراءالنهر قصد داشتند رأساً و مستقلاً به اداره ی کشور بپردازند. تدبیر ملک نیز نیاز به مشاوره و آموزش داشت، برهمین اساس سلاطین معمولاً از مشاوران و وزیران خود، تقاضای ارائه رهنمود و یا نگارش رساله ای را می نمودند که در آن راه و رسم حفظ قدرت و تجارب پادشاهان موفق را بیان نمایند. ترجمه ی کلیله و دمنه، نصیحه الملوک غزالی، (البته باملاحظه ای که باید در مورد این کتاب داشت و در نقد آثار غزالی آورده شده است) سیرالملوک یا سیاست نامه ی خواجه نظام الملک، قابوسنامه و مرزبان نامه در همین راستا به رشته ی تحریر درآمده است. البته در میان آثار یاد شده کتاب سیاست نامه ی خواجه نظام الملک طوسی به دلائلی که بیان خواهد شد از اهمیت بیشتری برخوردار است. بررسی آموزه های خواجه در این اثر، از رابطه اخلاق و سیاست در حوزه ی سیاست نامه نویسی تا حد قابل ملاحظه ای پرده برمی دارد و از باب «چون که صد آید نود هم پیش ماست» ما را از پرداختن به آثار دیگر تا حد زیادی مستغنی می سازد. قبل از بررسی آراء خواجه نظام الملک طوسی، مروری اجمالی بر مهمترین آثار و ادبیات موجود، در این حوزه و سپس پرداختن به اصول و قواعد مشترک در سیاست نامه ها و اندیشه های سلوکی به عنوان تمهیدی بر رساله خواجه و فهم بهتر آموزه های آن ارائه می گردد. مهمترین آثار موجود در حوزه سیاست نامه نویسی در تاریخ ایران را می توان در رسالات پنجگانه ذیل مورد ملاحظه و مداقه قرار داد.

الف- کلیله و دمنه

این کتاب را برزویه ی طبیب در دوران حکومت ساسانیان به ایران آورد و از زبان سانسکریت به زبان پهلوی در همان دوران ترجمه شد. مسعودی در مروج الذهب می گوید: انوشیروان سه چیز را از هند به ایران آورد. یکی کتاب کلیه و دمنه، دیگری شطرنج و سوم رنگ موی سیاهی بود که به هندی معروف بود.(5) این کتاب حکمت آموز در قرن دوم هجری توسط عبدالله بن مقفع، دانشمند و ادیب ایرانی به عربی برگردانده شد و در قرن ششم هجری توسط ابوالمعالی، نصرالله بن محمد بن عبدالحمید معروف به منشی به فارسی با نثری بسیار شیوا ترجمه شد. کلیله و دمنه درواقع بصورت غیرمستقیم درباره ی تدبیر ملک و اخلاق و رفتار انسانها و انگیزه های درونی آدمیزادگان در رفتارهای اجتماعی و سیاسی است. این کتاب مشتمل بر آداب کشورداری و حکمرانی و حکمت عملی در میان اقوام و ملل گوناگون است که عمدتاً از زبان حیوانات بیان شده است. تعبیر و بیان از زبان حیوانات با ویژگی های سنبلیک هر یک از آنها به منظور دور ماندن از آفات نقد قدرت از سوی حکمرانان گاه در ادبیات سیاسی و اجتماعی به کار گرفته شده است.

ب- سیاست نامه یا سیرالملوک

این کتاب توسط ابوعلی حسن، ملقب به نظام الملک به رشته تحریر درآمده است و همچنانکه گفته شد باید این کتاب را مهمترین رساله در این حوزه در تاریخ تفکر سیاسی در ایران دانست زیرا، خواجه نظام الملک حدود سی سال مقام وزارت در دوران سلجوقیان را عهده دار بود. همچنین او وزیر آلپ ارسلان و ملکشاه بود و قبل از آن خواجه بیش از بیست سال از تجارب سیاسی در خدمت حکمران خراسان برخوردار بود. خواجه در این دوره در توسعه بلاد، تثبیت قدرت و دفع و سرکوب مخالفان نقش اول را داشته است و حاصل تجارب خود را در این کتاب آورده است. ثانیاً برخلاف کتب دیگر تقریباً تمام فصول پنجاه گانه ی آن دربرگیرنده ی مطالب و اندرزهایی است که دقیقاً مربوط به آئین ملک داری و کشورداری است. مستشرقین آشنا با فرهنگ ایران نیز سیاست نامه خواجه نظام الملک را یکی از مهمترین و باارزش ترین کتبی می دانند که به نثر پارسی نوشته شده است.(6) و در کوران حوادث و فراز و نشیب های تاریخی نیز محفوظ مانده است.

ج- نصیحه الملوک

این کتاب را امام محمد غزالی (505-450) در قرن پنجم به زبان پارسی به رشته ی تحریر درآورد. سپس این کتاب تحت عنوان «التبرالمسبوک فی نصیحه الملوک» به عربی ترجمه شد. در مورد این کتاب و اسناد برخی مطالب در بخش دوم کتاب به غزالی در بررسی اندیشه های وی توضیحاتی ارائه گردید. البته در بخش اول این کتاب، نگرش غزالی به سیاست کاملاً اخلاقی است و با دیگر آراء غزالی همداستانی و همخوانی دارد، اما بخش دوم شبیه سیاست نامه ی خواجه نظام الملک است. به هرحال این کتاب در هر دو بخش منسوب به غزالی است. آمیختگی اخلاق و سیاست در اکثر فرازهای این کتاب غزالی به چشم می خورد و برخی تعابیر خاص که با آموزه ها و اندیشه های غزالی چندان همخوانی ندارد مربوط به بخش دوم این اثر است. مرحوم استاد جلال الدین همائی مصحح کتاب مزبور در مقدمه خود اشعار می دارد:
«به عقیده ی این حقیر، کتابی که از هرحیث درخور وقت و حال مردم روزگار باشد. بهتر از همین نصیحه الملوک نبود که نصایح آن متضمن خیر و صلاح بشر و موجب سعادت دنیا و آخرت است و بر پیران و جوانان فرض است که این کتاب را مکرر بخوانند و دستورهای دینی و اخلاقی و کلمات حکیمانه ی آن را کار ببندند.(7)
کتاب نصیحه الملوک غزالی را نباید با ادبیات سیاسی دیگر آثار برجای مانده در این حوزه مقایسه کرد زیرا در این اثر که غزالی در نصیحت سلاطین و متولیان قدرت به رشته تحریر درآورده، اولاً پایبندی به اصول دینی و اخلاقی مانند دیگر آثار غزالی به چشم می خورد، ثانیاً آموزه های اخلاقی کتاب به تعبیر مرحوم همائی برای همه احاد جامعه اعم از صاحبان قدرت و خاضعان قدرت مفید و کارآمد است.

د- قابوسنامه

قابوسنامه یکی دیگر از آثار توجه در حوزه سیاست نامه نویسی و اندرزنامه نویسی است که به زبان فارسی تألیف شده است. نویسنده ی این اثر، امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندربن قابوس بن وشمگیر بن زیار، از شاهزادگان خاندان زیاری است. این خانواده در قرن چهارم و پنجم هجری در شمال ایران حکمرانی داشته اند. دختر سلطان محمود غزنوی، همسر عنصرالمعالی بوده و از او پسری به نام «گیلانشاه» داشته است که این کتاب را برای وی گرد آورده است. امیرعنصرالمعالی کتاب قابوس نامه را در چهل و چهارفصل نگاشته است. این کتاب مباحث متنوعی را در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی در برمی گیرد. برخی معتقدند که چون پادشاهی آل زیار با فتوحات سلاجقه و تسلط آنان بر گرگان و نواحی شمال ایران با انقراض مواجه شد، این امیرزاده زیاری درواقع سلطنت و حکمرانی نداشته است و به گفته ی خود هشت سال در غزنین ندیم مودود بن مسعود غزنوی بوده و مدتی نیز در گنجه در نزد ابوالسوار شدادی زیسته است. مضافاً از آنجا که پیشه های گوناگون را به فرزند خود گیلانشاه می آموزد حکایت از آن می کند که اماراتی را در انتظار فرزند خود نمی دیده و لذا راههای مختلف معیشت را به او نشان داده است.(8) عنصرالمعالی رجلی دانشمند و از علوم مختلف دوران خود مطلع بوده است و همین وسعت اطلاع باعث شد که بتواند در قابوسنامه در مباحث مختلف به خوبی وارد شود و مقدمات غالب فنون را با بیانی روشن تحریر نماید.(9) این کتاب در یک قرن و نیم گذشته در ایران کراراً و براساس نسخ مختلف چاپ شده است. همچنین بخشی از کتاب در بمبئی (هند) در سال 1314هـ.ق منتشر شده است. در انگلستان نیز در سال 1951این کتاب به کوشش Reuben Levry منتشر شد.

هـ- مرزبان نامه

این کتاب توسط مرزبان بن رستم بن شروین از پادشاهان آل باوند طبرستان در اواخر قرن چهارم هجری به زبان طبری نوشته شده است. این کتاب در قرن ششم هجری از سوی سعدالدین وراوینی، از زبان طبری به فارسی ترجمه گردید. هرچند از زندگی وراوینی اطلاع زیادی در دست نیست اما از مقدمه ی مرزبان نامه برمی آید که وی از ملازمان خواجه ربیب الدین هارون وزیر اتابک ازبک بن محمد (6222-607هـ.ق) اتابک آذربایجان بوده است. شیوه ی نگارش این کتاب به کلیله و دمنه شبیه است. در این اثر از شیوه ی داستان پردازی از زبان حیوانات و گیاهان که در ایران باستان و هند باستان متداول بوده به سبک کلیله و دمنه استفاده شده است. مضامین کتاب در عین حال مشتمل بر اندرزها و نصایح کارآمد در حوزه ی سیاست عملی و اجتماع است. داستان پردازی از زبان جانداران و گیاهان، به منظور پرهیز از خشم فرمانروایان خودکامه و به مخاطره افتادن زندگی ارباب قلم و همچنین تلطیف پندها و نصایح و جلوگیری از تحریک اصناف و طبقات اجتماع شیوه ای پسندیده و کارآمد در آن دوران شمرده می شده است. این شیوه در تمدن های شرقی به ویژه هند و ایران گاه مورد اقبال واقع شده است. در کتاب مرزبان نامه، صنایع ادبی مختلف توسط وراوینی به کار گرفته شده و به تعبیر مرحوم علامه قزوینی «الحق در غروبت انشاء و سلامت عبارت و روانی کلام کمتر کتابی بدان پایه می رسد».(10)

ویژگیها و شاخصهای مشترک سیاستنامه ها

ویژگیها آثار مربوط به این حوزه درواقع مشخص کننده تفاوت گفتمان این حوزه از تفکر سیاسی در ایران با دو گفتمان حوزه ی سیاست فلسفی و اندیشه های دینی سیاسی است که در آموزه های فارابی و غزالی مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای عمومی سیاستنامه ها و ادبیات مربوط به این حوزه را می توان در شاخصها و مؤلفه های ذیل مورد ملاحظه قرار داد.
1- مهمترین ویژگی در ادبیات مربوط به حوزه ی سیاست نامه نویسی یا اندیشه های سلوکی که مرتبط با معمای «اخلاق و سیاست» است، مسأله اصالت قدرت سیاسی است. در کتب مربوط به این حوزه از جمله کتاب، سیاست نامه یا سیرالملوک خواجه نظام الملک طوسی سعی بلیغ بر آن است که راه و رسم حفظ قدرت و تثبیت آن در جامعه و جلوگیری از سقوط و افول آن به پادشاه نشان داده شود. دنبال کردن این نگرش در سیاست عملی دارای آثار و پیامدهایی است. از جمله آثار و پیامدهای آن، یکی دانستن مصلحت سلطان و مصلحت کشور است. القاء نمودن این اندیشه که در صورت افول قدرت پادشاه، ویرانی و تباهی کشور بدنبال خواهد آمد و احتجاج به شواهدی از تاریخ راه را برای صیانت از قدرت سیاسی حاکم هموار می نموده است. در کتاب شهریار ماکیاولی که راه سیاست و اخلاق در موارد تعارض و تزاحم از یکدیگر جدا می شود، یکی از مهمترین دلائل توجیه در قربانی شدن اخلاق به نفع قدرت سیاسی همان یکی دانستن مصلحت پادشاه و مصلحت کشورش می باشد، به گونه ای که گویا کشور و جامعه در شخص شهریار تجسم و تبلور می یابد. نتیجه ی دیگری که اندیشه ی «اصالت قدرت» به دنبال دارد، ترجیح حفظ قدرت و تقدم آن بر موازین و اصول دیگر از جمله اصول اخلاقی و دینی است. در این دیدگاه درواقع «اخلاق سیاسی» و مناسبات حفظ قدرت مقدم و مرجح بر سیاست اخلاقی است و این آموزه و تقدم در«سیاست اخلاقی» علی الاصول پذیرفته نیست. آموزه های اسلامی این تقدم را برنمی تابد به امام علی(علیه السلام)گفتند که معاویه از شما هوشمندانه تر و با کیاست تر در کشورداری تدبیر می کند و امام علی(علیه السلام) در پاسخ گفتند که معاویه مکر و نیرنگ و فسق و گناه (روشهای غیراخلاقی و غیردینی) بکار می گیرد و بعد فرمودند عاقبت چنین عملکرد (غیراخلاقی) جهنم و آتش است و حضرت امیر (علیه السلام)خود و کارگزاران خویش را از به کار بستن چنین روشهایی برحذر می داشتند. بنابراین علت عمده ی کمرنگ شدن اخلاق در ادبیات سیاست نامه نویسی و اندرزنامه نویسی را می بایست در دکترین «اصالت قدرت» جستجو کرد.
2- نویسندگان کتب و آثار مربوط به این حوزه خود دست اندرکار حکومت بوده و از نزدیک با ساز و کارهای کسب قدرت و صیانت از آن آشنا بوده اند. «سیاست نامه» یا «سیرالملوک» را خواجه نظام الملک گرد آورده که حدود سی سال منصب وزارت داشته است. نویسنده ی قابوسنامه، ندیم پسر سلطان محمود غزنوی بوده است. کلیله و دمنه را ابن مقفع به عربی و نصرالله منشی به فارسی ترجمه کرده اند که هردو صاحب منصب دیوانی و در امر حکومت و کشورداری ورزیده و مجرب بوده اند. مؤلف مرزبان نامه نیز چندی ملازم خواجه ربیب الدین وزیر بوده است. بر همین اساس تجربه ی سیاسی نویسندگان این آثار در انشاء این گفتمان، از اهمیت وافر برخوردار است. چنین ویژگی در حوزه ی سیاست فلسفی و یا اندیشه های دینی و سیاسی عموماً دیده نمی شود.
3- شیوه ی رایج و متداول در این کتب و آثار، از جمله مهمترین اثر یعنی «سیاست نامه ی خواجه نظام الملک» شیوه ی اندرز و رهنمود و ارائه طریق در مسائل مختلف مربوط به کشورداری است. یک یا چند جمله امری یا خبری در ابتدا به عنوان، نظر مختار و منتج از تجربیات سیاسی بیان می گردد و به دنبال آن شواهد تاریخی و حتی در مواردی دینی برای ترسیخ هرچه بیشتر معنی و پذیرش آسان تر پیام از سوی مخاطب، ارائه می گردد. تقریر و تحریر حکایت در سیاست نامه مقصود نیست بلکه به تعبیر نصرالله منشی «تفهیم حکمت و موعظت» مدنظر می باشد. حکایت ها، آیات و احادیث حتی به عنوان پوشش هایی برای اندرزها و نصایحی که بیان مستقیم آن ممکن است موجب رنجش و یا خشم سلطان شود گاه در سیاست نامه ها مدنظر قرار گرفته است.
4- نکته ای که از لحاظ گونه شناسی این آثار و تفکیک آن از ادبیات و اندیشه های فلسفی - سیاسی یا فقهی- سیاسی حائز اهمیت است مربوط به زبان آثار موجود در این حوزه است. زبان به کار گرفته شده در این آثار زبان پارسی است. حتی غزالی که اکثر تألیفات خود را به زبان عربی به رشته تحریر درآورده است کتاب نصیحه الملوک خود را به زبان پارسی نگاشته است، درحالیکه در آن دوران زبان نگارش آثار دینی و فقهی یا زبان شریعت نامه، زبان عربی بوده است. استیلای زبان پارسی بر گفتمان حاکم در این حوزه مبین تأثیرپذیری تاریخی ادبیات این حوزه از آموزه ها در آئین کشورداری در ایران باستان است. ارجاع شواهد تاریخی به سلاطین ایرانی قبل از اسلام نیز موید این دکترین است.
5. نظام سیاسی مطلوب در اندیشه های سلوکی و اندرزنامه ها، نظام پادشاهی است و اندرزها نیز صرفاً متوجه ملک و سلطان است. توجه به مردم و یا نقش آنان در قدرت سیاسی تقریباً هیچ گاه مدنظرآموزه های مذکور نیست و اگر هم از مردم و رعایات نامی برده می شود جهت اطاعت و ترغیب آنان به اطاعت است. حتی به نظر می رسد که پرهیز از ظلم و ستم نیز که به پادشاه القاء می گردد در پاره ای موارد از بیم تبعات و پیامدهائی است که در ایجاد ناامنی اجتماعی و عکس العمل رعایا و درنتیجه به مخاطره افتادن قدرت سیاسی حاکم ممکن است پدید آورد. البته ناگفته نماند که حکمت های آموزنده و کارآمدی هم در این آثار و ادبیات مربوط مشاهده می شود که با سیاست اخلاقی نیز تنافی ندارد.
6- رهنمودها و آموزه های مربوط به حوزه ی سیاست نامه نویسی بر اساس تجارت شخصی و تاریخی و استناد به عملکرد ملوک و سلاطین کارآمد و مجرب گذشته، تطابق بیشتری با واقعیات اجتماعی و سیاسی در ادوار مختلف تاریخی دارد. جنبه ی آرمان گرایی حاکم در حوزه ی سیاست فلسفی در گفتمان این حوزه که مربوط به سیاست عملی است به چشم نمی خورد. مدینه فاضله و چگونگی نیل به آن در اندرزنامه های سیاسی جایگاهی ندارد، بلکه هدف تثبیت و حفظ قدرت سیاسی بر اساس واقعیات عینی و ملموس حاکم بر جامعه و همچنین نشان دادن راه و رسم کشورداری و آئین سروری است.
7- نقد قدرت سیاسی در این آثار به چشم نمی خورد. البته رگه هایی از نقد غیرمستقیم قدرت سیاسی حاکم گاه در ذکر نقاط قوت سلاطین و ملوک گذشته در این آثار قابل استنباط است.

پی نوشت ها :

1. ر. ک: المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، 1/278.
2. مینوی خرد، متن و ترجمه فارسی احمد تفضلی، تهران، انتشارات طوس، 1364.
3. نامه تنسر، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات خوارزمی، 1354.
4. کارنامه ی اردشیر بابکان، متن و ترجمه فارسی، ترجمه بهرام فره وحشی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1354.
5. مسعودی، (1421) مروج الذهب، جلد1، ص275.
6. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه و تحشیه از فتح الله مجتبایی، تهران، انتشارات مروارید، 1355، 20-311.
7. امام محمدغزالی طوسی، نصیحه الملوک، با تصحیح و تعلیقات و مقدمه استاد جلال الدین همائی، تهران، انتشارات بابک، ص18.
8. قابوسنامه، عنصرالمعالی، به اهتمام غلامحسین یوسفی، مقدمه، ص 14، انتشارات، علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1378.
9. صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات درایران، ص 384، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1355.
10. وراوینی، سعدالدین، مرزبانه نامه، تصحیح خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات صفی علیشاه، چاپ یازدهم، 1386، مقدمه مصحح و مترجم، ص ب.

منبع: احمدی طباطبایی، محمدرضا؛ (1387) اخلاق و سیاست: رویکردی اسلامی و تطبیقی، تهران: دانشگاه امام صادق، چاپ دوم